چاووشی پرست

یک لحظه پس از رگبار

چاووشی پرست

یک لحظه پس از رگبار

دلتنگ


قرار بود تک اهنگ بعدی نفرین به جنگ باشد که مورد ارزیابی قرار میگیرد ، اما خب نشد و اکنون ترک "دلتنگ" به مناسبت شب یلدا توسط محسن چاوشی تدارک دیده شد و پیشکشی بود برای چاوشی خواهان و موسیقی شنو ها آن هم از نوع چاوشیایی اش. برای شروع نوشتن این مطلب دو روز است که مدام این ترک نسبتن کوتاه را ریپلی میکنم تا به پاسخ این سوال در ذهنم برسم که چه چیزی باعث شده است که این آهنگ ، آن جذابیتی که انتظار می رود از صدای چاوشی را نداشته باشد !؟ تا بتوانم نقطه روشن و تاریک و حتی محو این اثر را بیابم.


یک اثر در ژانر راک که نه می توان برچسب خوب را بدان زد و نه بد محض ! اگر بخواهیم فاکتور های یک ترک راک تمام عیار را بررسی کنیم جز صدای گیتار الکترونیک چه چیزهای دیگری میتواند باشد؟ خب با اندکی تامل اگر خیلی هم راک باز حرفه ای نباشیم مشخص می شود که لحن و ترانه و ملودی یک قطعه ی راک دارای مشخصه های ویژه ای است که مرورش و مقایسه اش با آنچه در "دلتنگ" شنیده می شود ما را به این حقیقت نزدیک میکند که راه چاوشی برای ورود به این سبک هنوز اندکی ناهموار است و پستی بلندی دارد ! برای به نتیجه رسیدن باید در این سبک باید تمام المان های موجود بررسی شود و تنها کمی صدای خش دار و خشن همراه با گیتار الکترونیک ما را به سر منزل مقصود نخواهد رسانید ...(این نتیجه گیریی بود که باید در پایان متن از این قطعه داشتم ، اما همان اول بیان کردم ! گویا که نتیجه ی حاصله از این شنیدار پی در پی مقدم بودنش را بیشتر فریاد میزند تا بررسی جزئی اثر از جهات و زوایای گوناگون ).


و اما ترانه ی کار ؛ شعری از حسین صفا که با توجه به سابقه ای که در به وجد آوردن احساسات مخاطبین صدای چاوشی با ترانه هایش دارد این بار از او انتظار بیشتری میرفت... البته نمی توان خرده گرفت که ترانه ضعیف است چرا که احساس میکنم صفا در این ترانه نهایت سعی خود را کرده است که فضای ترانه را به ریتم راک نزدیک کند ! اما با وجود مضمونی که دارد آنقدر ها هم که باید در متن کلی  آهنگ به جریان نیفتاده است این ترانه . و این جاست که باید گفت اگر قرار است محسن چاووشی به سمت راک خوانی رود بهتر است المان های موجود را تک به تک در نظر گیرد که شاهد این تجزیه و عدم انسجام بین شعر و لحن وی نباشیم .


ملودی کار ؛ مشخصه ی اصلی راک نشان دادن این اثر شاید بتوان گفت همین ملودی است . گیتار الکتریکی غالب،بر فضای کلی اثر که به قول دوستی بیشتر شبیه اهنگ های دهه هفتاد راک است و تازگی راک حال حاضر را ندارد ...


لحن این اثر ؛ به نوعی خشن خواندن و خش صدای چاوشی را همچون سیگنال به ذهن شنونده انتقال میدهد ؛ اما کم تر شاهد آن خوانش ها و تلفظ های  منحصر به فرد چاووشی هستیم و جز در چند مورد روند ثابت و خسته کننده ای را طی میکند.ابتدای آهنگ لحن ، سعی در القای حسی جدید را دارد و میخواهد فریاد زند که این یک کارِ راک است ! اما چیزی که مایه ی خوشحالیست صدای چاوشی است برای کنترل نت های کشیده و بالا و توانایی حنجره ش برای ای کار .


در مورد تنظیم هم می توان گفت کار خوب و شسته رُفته ای از اب در آمده ؛ خبری از خلق و شگفتی نیست. تنها چاوشی کارش را به نحو احسن انجام داده است که همین خود جای بسی امیدواری است !و میکس و مستر هم شاید کمی زود است برای اعلام موضع چرا که باید کار های بیشتری شنیده شود از جانب ایشان (Amirox) تا بتوان نظری داد!


در پایان، می توانم بگویم خلق یک اثر راک تمام عیار هنوز جای کار و تلاش فراوان را از جانب محسن چاوشی می طلبد ؛ و باید این استعداد اگر هم قرار است وارد این عرصه شود قوام یابد . اثر "دلتنگ" به زعم من نقطه های محوش بیشتر از جنبه های  روش و تاریکش جلوه گر بود ...